loading...
لاغر خانومی هستم
مینا بازدید : 145 شنبه 24 بهمن 1388 نظرات (0)
سریال های تلویزیون رو شماها میبینید ایا؟خیلی پرمحتواست.نه؟؟؟؟؟؟ مسافران رستگاران شب مهتاب شمس العماره.... به به اخه یکی نیس به اینا بگه شماها که بلد نیستید مگه مجبورید فیلم بسازید اخه؟!! رامبد جوان توی مسافران چی میخواد بگه؟

الف.میخواد بگه زمینی ها با فضایی ها فرق دارن

ب.میخواد بگه فضایی ها وجود دارن

ج.میخواد بگه لطفا نظافت را رعایت کنید

چرا انقد ماها رو خر فرض میکنن؟این از مملکتمون..اون از.... اینم از سریالامون

مینا بازدید : 133 شنبه 24 بهمن 1388 نظرات (0)
سلام سلام سلام

بالاخره منم دانشجو شدم

وقتی رتبه هامونو اعلام کردن من با مامان و بابامو مهشید(خواهرمه)رفته بودیم تفریح کنیم مثلا...

وقتی رسیدیم در خونمون یهو چشمم به جمال کافی نت سر کوچمون روشن شد..

وای چشمتون روز بد نبینه...کنکوری ها مث مورو ملخ ریخته بودن توشو داشتن رتبه هاشونو نگاه می کردن..منم که از همه جا بی خبر بودم یهو دوزاریم افتاد که ای مینای لاغر...  جدی جدی  داری بدبخت می شی...

خلاصه نمی دونین با چه سرعتی خودمونو رسوندیم خونه و منم مث فشنگ اومدم سراغ کامپیوتر...

حالا برو این ور و بگرد اون ور و بگرد شماره داوطلبیتو پیدا کن... خلاصه پیداش کردمو...

وای خیلی لحظه هیجان انگیزی  بود... مامانم داشت برام ایت الکرسی می خوند مهشید هم مث بف کور بالای سر من بیچاره نشسته بود.خلاصه اینکه شمارمو وارد کردمو  رتبمو دیدم ...

وای وای وای... (رتبه ی من کوش) یهو   چشمه ی اشکم جاری شدو توی خونمون سیل راه انداختم... منم که وقتی گریه می کنم قیافم دیدنیه

چشمام باد می کنه .دماغم می شه مث دلقک. لبام می شه قرمز قرمز... خلاصه که باید باشین قیافمو ببینین...

حدس بزنین رتبم چند شد؟؟

تجربی ۶۰۰۰      زبان۲۰۰۰

همون موقع بود که موج تلفن ها توی خونمون شروع شد ... دوستام بودن می خواستن  ببینن چندم   شدم...

منم که اعصابم به هم ریخته بود با یه حرکت جانانه سیم تلفن رو کشیدم و تلفن مون عمرشو داد به شما(و تا حالا هم هنوز که هنوزه قطعه)

اون شب فقط ۲ـ۳ساعت خوابیدم ... خیلی حس بدی داشتم (هنوزم دارم)...تا صبح با هیچ کی حرف نزدم...هنوزم دپرسم...تورو خدا بهم کمک کنین ...یعنی من با این رتبه می تونم یه  رشته خوب قبول شم؟؟؟؟؟

((((این بود انشای من))))

مینا بازدید : 116 شنبه 24 بهمن 1388 نظرات (0)
یکی نیس با من بیاد بریم سینما ایا؟

خیلی وقته هوس سینما کردم ولی هیچ کس نیس باهام بیاد خب

البته یه وقت فک نکنین کسی رو ندارماااااااا

خیلی ها هستن که واسه با من بیان سر و دست میشکنن (اعتماد به نفسم منو کشته)ولی من که با هر کسی که نمی رم که

می خوام برم درباره الی..اخه تعریفشو زیاد شنیدم

ولی خودمونیما فیلمای ایرانی به درد نمی خورنمخصوصا بازیگرای درپیتش(با برد پیت اشتباه نشه یه وقتیا)

از کسانی که مایلند با این جانب بیایند تقاضا می شود هر چه زودتر کامنت گذاشته و مرا از نگرانی در بیاورندقربان شما لاغر جون

مینا بازدید : 123 شنبه 24 بهمن 1388 نظرات (0)

قبل هر چیز سلام

واقعیتش من می خواستم یه چیزی رو اعتراض  کنم می خواستم بگم که خُ منم  عاشق مسافران شدم تازگی ها...

راستش الان که دارم دقت می کنم می بینم یه طنز تلخ اجتماعی هست که می تونه خیلی خوب مشکلات جامعه مون رو بگه تا شاید به گوش بعضیا برسه.

این پست فقط جهت ابراز پشیمانی این جانب است و ارزش دیگری ندارد(هی فرت و فرت ور ندار کپی کن تو وبت بچه.دهه )

راستی یه سوال هنرمندانه دارم

نظرتون در مورد باران کوثری چیه؟؟؟(من که میمیرم براش (اخر یه روز خودم می شم فداش اره اره اره))

 

مینا بازدید : 187 شنبه 24 بهمن 1388 نظرات (0)
سلام خوب هستین شما ایا؟؟!

از مینا به کنفدراسیون راه شیری

در زمین چیزی وجود دارد به نام روزه که این زمینی ها آن را یک ماه می گیرند وسپس ول می کنند.

طبق تحقیقات من این زمینی ها فقط قصد لاغر کردن لاغر خانومی را دارند.اخه اینم شد کار ؟!دی!

یَنی تا من می ام تصمیم بگیرم چاق شم زمین و زمان دست به دست هم می دن . جلو چاق شدنمو می گیرن(مثلا قرار بود می خوام برم دانشگاه یه کم این اندام صاب مردمو رو فرم بیارم!!ولی مگه می ذارن!!)

ویک شعرایی را این زمینی ها می خوانند که ترجمه تحت اللفظی آن این است؛

رمضان را مرضان خواند طبیب حاذق           که به صبحش یرقان ارد و شب استیزا

(معنای استیزا را به ۶۱ دادیم هنگ کرد)

این شعر هم از مادر مادر مادر مادربزرگ لاغر خانومی در زمان های قدیم نقل می شده است

این زمینی ها واقعا قصد خودکشی دارند انگار

تماس فرت

مینا بازدید : 144 شنبه 24 بهمن 1388 نظرات (0)
ادم باسیاست کسیه که هیچ وخت در مورد سیاست

نظر نده خُ (مث من)

(تا میام خودمو تکون بدم صبح می شه)

این جمله رو در اصل باید یکی دوماه پیش می گفتم آیا!!!دی!(عقب مونده از سیاستم خودتی)

منو این جوری نگاه نکنینا من که خییییییییییلییییییییی خوشم میاد از خودم خیلیییییییییی مغرورم(اینم یه دیالوگ بود از فیلم زهر عسل)بازم فکر نکنین عقب مونده از فیلمما)(فقط مال ۱۰-۱۲سال پیشه همین .نه خداییش خیلیه؟؟؟هاهاها!!!

 

 

مینا بازدید : 156 شنبه 24 بهمن 1388 نظرات (0)

سلام خوبین؟؟ یادتونه چند ماه پیش یه مطلبی رو آپ کردم در مورد اردکام<جی جی و جاجا>(اسماشون منو کشته )بعد اخرش واسشون اگهی فروش گذاشتم و اونارو زیر قیمت فروختم !!!(اگه جرئت داری بگو یادم نی )

خُ  من بازم ترکم نشده بابام واسم یه جوجه خریده خیلی شیکه رنگش مشکی متالیکه

جوجه فَشِن هس. اگه گفتین اسمش چیه؟؟ چُکُل (اسمش هم خیلی فشنه)

باید بعدا پیشنهاد بدم بگم توی فشن تی وی از اسمش به عنوان مارک لباس ها و عطراشون استفاده کنن

یه شب که این جوجه فشن قصه ما در خواب ناز به سر می برد شیطنتم گل کردو یه فکر بکر به ذهنم رسید    پاورچین پاورچین "در حالی که نفسم رو توی سینه حبس کرده بودم!!!رفتم طرف چُکُل خانومی واونو دو دستی گرفتمش و گذاشتمش روی یه شاخه خیلی نازک از درخت توی حیاط خونمون

اون بیچاره هم از خواب ناز بیدار شدو وقتی چشماشو باز کرد خودشو روی یه شاخه خیلی خیلی خیلی خیلی نازک دید اولش زهره ترک شد بعدش هم فک کنم یه چند گرمی وزن کم کرد(منم که همش تو فکر چاق ولاغری و وزن واز این جور چیزام،یه وقت خدایی نکرده به چیز دیگه ای فکر نکنما )

قیافه چُکُل  خیلی دیدنی بود یه جوجه فشن مشکی اونم روی یه شاخه خیلی خیلی نازک

نزدیک بود با کله بخوره زمین که دل صابمردم بحالش سوخت و اونو گداشتمش سر جاش

ولی فک کنم چُکُل خانوم تا صبح دیگه از ترس خوابش نبرد

(قصه ما به سر رسید چُکُل به خونشون  رسید )

مینا بازدید : 126 شنبه 24 بهمن 1388 نظرات (0)

هوررررا هیپ هیپ هورررررا هیپ هیپ...دوست جونام خوفـــــــــــــــــــــین؟؟؟؟

وای که دیگه از بس لاغرم نفسم بالا نمی اد(ولی نه دیگه تا اون حد. خیلی خوشحال نشو...)

لاغر شدم ،دلواپسم ،گرفته راه نفسم ،دلهره دارم که چاق ،می شوم یا نمی شوم...

(عقب مونده از آهنگ هم خودتی)

مامانم می گه از اون چیزا هس که باهاش تایر ماشین و اینا باد می کنن با همونا منم خودمو باد کنم... .ولی کاشکی واقعا می شد...(امتحان کردم نشد،نکن ؛نمی شه)

امروز خیلی حوصلم سر رفته از گشنگی هم دارم میمیرم پس چرا زودتر اذون نمی گن؟ کاش می شد روزه کله گنجشکی رفت یا مثلا کله مرغی یا کله چُکُلی(اسم جوجه ام هس)... یا بالاخره کله یه چیزی می رفتیم که حداقل وسط روز یه چیزی می خوردیم...

در ضمن در مورد آپ قبلیم باید بهتون بگم که چکل خانومی باهاتون قهره!! اخه اسمشو خــییییییییییییلــــی بــــــــــــد تلفظ می کنین. اونم کلی از دستتون دلخوره...(خُ حقم داره)خوبه یکی تورو بد صدات کنه؟؟هاهاهاهاهاهاها؟؟!!!....

می دانید در برابر چه کسی هستید حاکم بزرگ، چُـــــــکُــــــل، کُمان ... احترام بگذارید...(عقب مونده از کارتونم خودتی)

مینا بازدید : 152 شنبه 24 بهمن 1388 نظرات (0)

سلام سلام سلام خوب هستین ؟ وای خدای من می دونین چه قدر وقته که اپ نکردم؟ کلی دلم واستون تنگولیده...

راستی رشته زبان انگلیسی دانشگاه شیراز قبول شدماااا.(روزانه ..)من با یکی از دوستای دوران دبستانم...هر دومون یه دانشگاه و یه رشته...

وای اگه بدونین چکل خانوم تو این مدت کلی بزرگ شده ولی فک کنم بیچاره جوجه ام منگل از اب در اومده اخه هنوز از تخم خبری نیس ...(فک کنم اون بار که گذاشتمش رو درخت خیلی ترسیده سیستم هورمونی بدنش به هم ریخته به خاطر استرس زیاد)

 تــــــــــــــــــــــماس فــــــــــــــــــــــــــرت

مینا بازدید : 139 شنبه 24 بهمن 1388 نظرات (2)
دو سه روزپیش تولدم بودنزدیکای غروب بود که با نیلو رفتیم هواخوری(البته پیاده رفتیم که یه وقت اکوسیستمم الوده نشه)قول داده بودیم زیاد از خونه دور نشیم که یه وقت اقا گرگه نخورتمون

یه خیابونو هزار دور رفتیم و برگشتیمطوری که همه بهمون شک کرده بودن

یه حس شیطنت داشت بهمون می گفت برید توی مغازه ها و تا می تونید اعصاب فروشنده ها رو به هم بریزید(منم اینقدر خوچم میاد که نگو)

اول رفتیم توی چندتا مغازه لباس فروشیبه بهونه این که می خوایم لباس بخریم ولی نمی دونم چرا هر جا می رفتیم می فهمیدن واسه اذیت اومدیملباساشونو امتحان می کردیم و بعد از کلی بد وبیراه گفتن به رنگ و جنس و طرح و سلیقه خیاط ...می رفتیم توی مغازه بعدی.

همچنان که در حال انجام این ماموریت مهم و شرعی بودیم(از اون کیوسک های تلفن هست توی خیابون)یهو دیدم یه اقاهه پله کیوسک رو ندیدو با مخ تشریف برد توی تلفن

در اون لحظه قیافه من دیدنی بود داشتم از خنده روده بر می شدم که یهو اقاهه با صدایی اکنده از خشمبهم گفت   

حقم داری بخندی

 

درباره ما
Profile Pic
سلام اسم من میناس.19سالمه در ضمن عنوان این وبلاگ فقط جهت جلب مخاتب بیشتر است و ارزش بیشتری ندارد (ایکون خنده) (البته از نوع مانکنیا)
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 10
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 5
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 3
  • بازدید سال : 22
  • بازدید کلی : 1,731